🔹ابوالقاسم خدادی از استادان کیفری دانشگاه و وکیل دادگستری پیرامون حادثه اخیر در سبزوار نکاتی را در دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه شاهد بیان کرد که در ادامه میخوانید:
🔹به نظرم رسید که نیازمند یک تبیین دقیق از مسئله حادثه سبزوار و شهادت شهید حمیدرضا الداغی هستیم. باید یک تبیین حقوقی-فقهی و جرم شناختی دقیقتری نسبت به این مسئله ایجاد شود. فکر میکنم که اساساً صورت مسئله به اشتباه تلقی شده است؛ که آیا این عمل مصداق دفاع مشروع است یا خیر؟ درحالی که بحث تخصصا از دفاع مشروع خارج است. در دفاع مشروع مهاجمی حمله میکند و مدافع در مقام دفاع اقدام به قتل مهاجم میکند. اما در این پرونده، مدافع کشته شده است و مدافع که کسی را نکشته است.
🔹لزوم رعایت شرایط ضرورت و تناسب و دیگر شرایط حقوقی فقهی دفاع مشروع زمانی است که مدافع اقدام به قتل مهاجم کرده درحالیکه خود مدافع کشته شده، پس اساساً و تخصصاً از بحث دفاع مشروع خارج است.
🔹به نظر میرسد که این اتفاق را اتفاقاً باید مصداق آیه شریفه (مَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا) بدانیم. تفاسیر و نکات زیادی در خصوص این آیه و برداشتهای حقوقی زیادی شده است، اما شاید کمتر به عبارت (مظلوما) دقت شده است. آیه شریفه در قتل عمد، قاتل را صرفاً یک قاتل نمیداند بلکه قاتل را یک ظالم و مقتول را یک مظلوم میداند، حتی اگر این دعوا، یک دعوا و موضوع ارزشی نباشد؛ بلکه یک دعوای خانوادگی باشد، حتی اگر بین ۲ برادر باشد که بر سر مسئله ارث اختلاف دارند، کسی حق ندارد دیگری را بکشد.
🔹اگر بکشد قاتل ظالم و مقتول مظلوم است. به نظر میرسد پیش فرض باید این باشد که بتوانیم از مظلوم دفاع کنیم و نه اینکه عبارتهایی را در دفاع از قاتل ظالم به کار ببریم.
🔹بحث بعدی در خصوص وضعیت مخاطرهآمیز است: اگر کسی در وضعیت مخاطرهآمیز برای کمک به یک شخصی دخالت کند یا برای نجات دادن یک مظلوم یا نجات دادن یک شخصی که در حریق قرار گرفته یا شخصی که در دریا درحال غرق شدن است و شخصی که اقدام میکند برای نجات دادن این افراد، اگر کشته بشود، آیا خون او هدر رفته است؟ و مصداق آیه (وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ) است؟ به تعبیر دیگر اگر کسی وارد یک وضعیت مخاطرهآمیز شده باید تا چه میزان محاسبات عینی و عقلانی کند تا بر اساس این محاسبات وارد این وضعیت مخاطره آمیز بشود؟
🔹 احیانا اگر محاسبه غلطی کرد و کشته شد، بگوییم که خون او هدر رفته و هلاک شده؟ واقعیت این نیست، هم موضوعا و هم حکما، به نظر میرسد تفسیر اشتباهی از آیه شریفه (وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ) وجود دارد. تهلکه به معنای گمراهی است، به معنای ضلالت، مرگ بیجهت و بی دلیل است، به معنای مرگی است که ما به ازا ندارد.
🔹 مصداق اصلی تهلکه خودکشی است که مابهازایی ندارد و خودش خودش را میکشد، بهتر است بگوییم هیچ انگیزه و نیت شرافتمندانهای در تهلکه وجود ندارد. ترجمه دقیق فارسی آن میشود: برای هیچ و پوچ خودتان را به کشتن ندهید! هیچ، یعنی اینکه فرد ارزش و هدفی والایی ندارد و پوچ یعنی اینکه قطعاً و یقیناً هیچ دستآوردی در مرگ فرد حاصل نمیشود!
🔹 این دستاورد فقط در آن لحظه نیست بلکه امکان دارد بعد از شهادت فرد، دستاوردها ظهور و بروز پیدا کند. اگر انگیزه و نیت شرافتمندانهای داشته باشد اصلاً وارد تهلکه نمیشود. آیه شریفه (وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ) برای کسانی نازل شده است که خودشان در جهاد شرکت نمیکردند، مال خود را هم به مجاهدین نمیدادند، حال زمانی که نه جهاد میکنید و نه مالتان را در راه خدا میدهید، پس در اصل در هلاکت قرار میگیرید.
🔹 در تفاسیر این آیه گفته شده است که اساساً جهاد و شهادت با مفهوم تهلک دو مفهوم متباین هستند. در صدر اسلام در جنگ بدر تعداد مسلمین در برابر کفار یک به ده بوده است، با هر محاسبهی این وضعیت مخاطرهآمیز است و لذا نباید در آن شرکت کنند. در جنگ احزاب آنقدر عرصه تنگ شده بود که آیه شریفه میگوید که یادتان هست که قلبهایتان در دهانتان آمده بود از بس ترسیده بودید و دیدید چطور هوایتان را داشتیم؟/ باشگاه خبرنگاران جوان
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔰به روز ترین مجموعه خبری غرب خراسان
@asrsabzevar