🔹یکی دیگر از خصایص نهضت سربداران، ساده زیستی امرای آن بود. هر چند فرمانروایان سربدار در مواردی خود را سلطان یا نائب السلطنه می خواندند و نام خویش را در خطبه و سکه می آورند، اما تمایل چندانی به انجام تشریفات، شکوه و جلال سازمانی که لازمه زندگی درباری باشد، نداشتند.
🔹امرای سربدار از هرگونه تجمل دنیوی به دور بودند؛ تا حدی که مریدان و لشگریان آزادانه وارد مجلس شهریاران سربدار می شدند. برخی خصایص فرمانروایان سربدار پوشیدن لباس چون دیگران، برابری در تقسیم غنایم جنگی و گستردن سالانه چند نوبت سفره عام بود.
🔹ابن بطوطه، جهانگرد مشهور مراکشی در توصیف دوران آنان نوشته است: آیین عدالت چنان در قلمرو آنها (سربداران) رونق گرفت که اگر سکههای طلا و نقره در اردوگاه ایشان روی زمین میریخت، تا صاحب آن پیدا نمیشد کسی دست به سوی آن دراز نمی کرد.
🔹کاهش میزان خراج محصول و لغو سایر عوارض و مالیات ها که مطابق شریعت اسلامی نبود، از دیگر اقدامات امیران سربداران بود. در زمان حکومت سربداران، دهقانان فقط سه دهم محصول جمع آوری شده را، به عنوان مالیات به دولت می پرداختند و جز آن، دیناری از آنان به عنوان مالیات گرفته نمی شد.
🔹سربداران، نهضتی خودجوش و مردمی بود که بیشتر طبقات اجتماع در آن شرکت داشتند. پیروان آنها، شامل روستاییان کم درآمد، پیشه وران شهری و روستایی، خرده مالکان، غلامان فراری و بزرگ زادگان شهری بودند.
🔹یکی از ویژگی های پادشاهان سربدار، عدم توارث در بین رهبران سیاسی حکومت بود. جنبه شیعی این نهضت، مانع از آن می شد که حکومت جنبه وراثتی به خود بگیرد و از این رو، امرای این سلسله افرادی از طبقات مختلف جامعه بودند که این عامل نیز، در بین حکومتهای تاریخ ایران بی نظیر بود./ ایرنا
🔺شکل گیری جنبش های متعدد به تأسی از نهضت سربداران
🔹سربداران برای گسترش دامنه نهضت خود، جنبش های مشابه خود را، یاری و مساعدت می کردند.
🔹سنت سربداری در ایران زنده ماند تا جایی که در پی قیام مردم سبزوار، اصطلاح سربدار صفت عام قیام هایی از این دست شد.
🔹قیام مردم سمرقند به سرکردگی “مولانا زاده بخاری” که ۳۰ سال بعد از خروج سربداران سبزوار رخ داد نیز، به همین نام شهرت یافت.
🔹قیام “پهلوان اسد خراسانی” که علیه ظلم “شاه شجاع” شورید هم، رنگ و بوی سربداری داشت.
🔹خروج سادات و دراویش مرعشی مازندران به رهبری “سیدقوام الدین مرعشی” و جنبش “سادات کیایی گیلان” نیز، به تأسی از نهضت سربداران بود./ ایرنا
🔺انقراض مغول در ایران، سند ظلم ستیزی سربداران/ ویژگی منفی سربداران چه بود؟
🔹یکی از مهمترین صفات حکومت سربداران، ظلم ستیزی و مبارزه آنان علیه بیگانگان بود. از نظر سربداران، اعمال فرمانروایان مغول و ایلخانانی که به ظاهر مسلمان شده، اما بی توجه به قوانین و احکام شریعت مقدس اسلام در امور اداری و کشورداری خصوصا دریافت مالیاتها و عوارض بر اساس یاسای چنگیزی عمل می کردند، گناهی نابخشودنی به شمار می رفت.
🔹از جمله این حکام، “طغای تیمورخان” و “جانی قربان” بودند که سربداران به مبارزه با آنان، اقدام نمودند. برای سربداران، “ملوک آل کرت” نیز غیر ایرانی تلقی می شدند و به خاطر اختلافات ملی و مذهبی، همواره بین آنان درگیری بود. مهم ترین سند ظلم و بیگانه ستیزی سربداران، انقراض حکومت مغول در ایران بود که به نام آنان ثبت شد.
🔹احسان طبری درباره ظلم ستیزی سربداران نوشته است: “سربداریه دعوی داشتند که می خواهند کاری کنند که حتی یک تاتار تا قیام قیامت خیمه در خاک ایران نزند، آنها تعالیم صوفی را با شیوه عیاری و جوانمردی درآمیخته و نخستین هنگ های درویشان مسلح را پدید آوردند و این جنبش را از طفیلی گری و گدایی و مقاومت منفی به نبردهای خونین مردانه راهنمایی کردند”.
🔹وی افزوده است: “خود عنوان سربداریه که از آمادگی درویشان برای اینکه سر خود یا سر دشمن را بر دار ببینند حکایت می کند، نماینده روحیات پرخاشگر این جنبش است”.
🔹متاسفانه حکومت سربداران با وجود خصایص عالی چون شیعه بودن، ظلم ستیزی، اعتقاد به مهدویت، فتوت و جوانمردی، عدالت طلبی و بعد مردمی، آلوده به قتل زمامداران خود بود.
🔹چنانکه بیشتر رهبران این نهضت، به دست اعضای جامعه خویش به قتل رسیدند که این مساله، در درازمدت موجب شد تا حکومت سربداران از وجود رهبران شایسته، خالی شود./ ایرنا
🔺مغولان مقهور فرهنگ سربداران و نه شمشیر آنها شدند
👤 محمد عبدالله زاده ثانی، پژوهشگر تاریخ:
🔹جریان سربداران یک فرهنگ است؛ فرهنگ پهلوانی و جوانمردی، فرهنگی که آموخته بود چگونه با دیپلماسی و صلح، مانع ظلم و ستم شود. با بیان این گزاره، در واقع مغولان در مقابل شمشیر سربداران شکست نخورند، بلکه مقهور فرهنگی شدند که متاثر از فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی بود.
🔹نهضت سربداران قیام، شورش، انقلاب و هرج و مرج نبود، بلکه یک جریان فرهنگی بود که ریشه در فرهنگ کهن قبل و بعد از اسلام ایران داشت و بر این اساس، باید گفت که مغول مغلوب شمشیر سربداران نشد.
🔹مغولان مقهور فرهنگ سربداران شدند؛ به گونه ای که سربداران شمشیر مغول را به قلم تبدیل کردند که اقدامات فرهنگی هنری دوره تیموریان، از مصادیق بارز آن است./ ایرنا