#آنچه_نباید_میشد
🔻بخش سوم:
مزاحمت خیابانی و نقش عابران
🔹در مطلب قبلی، به نقش غیر قابل اجتناب پلیس در برخورد با مزاحمت و پیشگیری از آن پرداخته شد. اما چنان که اشاره شد، تنها عامل مؤثر و مسئول در این رابطه، نیروهای پلیس نیستند. یکی از عوامل – که در ماجرای حمیدرضا الداغی هم به طور خاص نقشآفرینی کرد – مردم عادیای هستند که با این پدیده مواجه میشوند.
🔹اگرچه الداغی پس از مداخله برای دفع مزاحمت، به طرز تلخی مورد اصابت چاقو قرار گرفت، اما واقعیت این است که میتوان موارد فراوان دیگری را هم فرض کرد، که فرد پس از مشاهده ایجاد مزاحمت برای دیگری، مداخله کرده و هرگز حادثهای در این سطح و ابعاد رخ ندهد. با نگاهی واقعبینانه میتوان مورد حمیدرضا الداغی را یک استثناء دانست و نه یک اصل.
🔹باید توجه داشت که تنها راه دفع مزاحمت توسط عابرانی که شاهد این موضوع هستند، درگیری با مزاحمان نیست. با نگاهی واقعبینانه، میتوان گفت که هدف از مداخله در چنین شرایطی، بیش از متنبه کردن مزاحم، باید رهانیدن قربانی از موقعیت آزاردهنده باشد.
🔹مثلاً میتوان ترفندهایی به کار بست مانند پرسیدن آدرس از فرد مزاحم برای متوقف کردن او و رها شدن مزاحم؛ برداشتن چیزی از روی زمین و درگیر کردن مزاحم با این سؤال که «این برای شما نبود؟» و راهکارهای زیرکانه دیگری که با تفکر در هر موقعیت میتوان یافت. راهکارهای یاد شده از یک ویدئو در شبکههای اجتماعی گرفته شده بود.
🔹اگرچه طبیعتاً نمیتوان گفت این راهکارها برای تکتک موقعیتهای مرتبط با مزاحمت کارآمد است. به هرحال، شرایطی هم وجود دارد که کار بالا گرفته به درگیری منجر شده است یا به هر دلیل دیگری، عابر یا عابران راهی جز مداخله مستقیم یا تماس با پلیس پیدا نکنند. در اینجا، باز نقش پلیس بسیار پررنگ است.
🔹پس از قتل دهیار روستای روکی خوشاب، موضوع خدماترسانی پلیس پس از تماس با ۱۱۰ توسط نویسنده مورد توجه قرار گرفت و بهطور کلی، به دو مشکل در این زمینه اشاره شد: اول، استانی بودن این سامانه تلفنی، که ابتدا کاربر را به مشهد متصل میکند و از یک سو فهم آدرس برای طرف مشهدی را دشوار میکند، و از سوی دیگر به لحاظ زمانی تأخیر ایجاد خواهد شد (برای این که مشهد باید دوباره به سبزوار اطلاع دهد). دوم، تأخیر نیروهای پلیس بود که بعضی از شهروندان گزارش داده و گلایه کرده بودند که نیازمند اصلاح رویهها است.
🆔 @AsrSabzevar